4 روش موثر برای استفاده از تنش در آهنگسازی

4 روش موثر برای استفاده از تنش در آهنگسازی

در دسته بندی : آهنگسازی , روانشناسی دی‌جی

اساسا موسیقی بر پایه ی دو ایده اداره می شود: تنش و انتشار. ایده این است که برخی از انواع فشار و تاکیدهای احساسی و هیجانی را ایجاد کنید و سپس آنها را در هم بشکنید و از بین ببرید، که موجب احساس خوشنودی و رضایت شنوندگان از آهنگ شما می شود. پس با توجه به اینکه تنش واقعا یکی از عناصر مهم یک آهنگ می باشد، بدون تنش، در آهنگ هیچ بالا و پایینی وجود ندارد و پیش بینی و انتظار هم از بین می‌رود چون آهنگ داستانی ندارد و یک خط صاف را طی می کند. با استفاده از تنش است که ما می توانیم یک قسمت از آهنگ را به قسمت بعدی هدایت کنیم. در اینجا چهار نوع تنش و برخی تکنیک های آن وجود دارد.

تنش موسیقیایی

تنش موسیقیایی از رابطه‌ی گام می آید. امضای کلید ما توسط یک آکورد اصلی (آکوردی که حاوی نت‌های صوتی کلید می باشد) این پایه‌ی اصلی بخش موسیقیایی آهنگ می باشد. این آکورد و آکورد هایی که نت های مشابه را به اشتراک می گذارند برای شنیدن خیلی راحت می‌باشند. اما ما آکورد‌هایی را هم داریم که واقعا با آکورد اصلی ما در تضاد و برخورد باشند. برای مثال یک آکورد 7 تایی، دو تایی یا یک چهارتایی، آکورد‌هایی هستند که نت‌های کمی را با آکورد اصلی ما به اشتراک می‌گذارند و شما  می‌توانید با زمان بندی خوب آهنگ آنها را به بهترین شکل در ترک‌تان بکار ببرید، بنابراین یادگیری خوب و توانایی ترکیب آکورد‌ها یک پیشرفت عالی و یک راه بسیار مناسب برای ایجاد تنش موسیقیایی می باشد که همگی در مورد هارمونی آهنگ می‌باشد. و شما با شناخت این آکورد‌ها و نحوه ی انتقال بین آنها می توانید آهنگ خود را با تزریق احساس‌های مختلف اجرا کنید.

تنش ریتمیک

در یک آهنگ ما معمولا یک ساختار ریتمیک خاص را شاهد هستیم که یک الگوی هیپنوتیزم کننده و گرووی را از طریق تکرار شدن ایجاد می کند. این الگو شنونده را به داخل یک محیط آرام می کشاند. پس اگر به صورت ناگهانی این ریتم را از بین ببریم تنش ایجاد کرده ایم چون دیگر در آن محیط هیپنوتیزم کننده نیستیم. و مخاطبان و شنوندگان شما با این الگو خو گرفته اند و تمایل دارند تا دوباره آن الگوی ریتمیک را بشنوند. در مرحله ی بعد از آهنگ سازی، ما قادر هستیم تا ریتم‌ها را در بخش‌های مختلف تغییر دهیم، ما می‌توانیم یک بخش از درام یا بیس را ریز ریز کنیم و به بخش‌های کوچک‌تری که تکرار می‌شوند تبدیل کنیم (بخش هایی که در آخر کورس‌های یک ترک و هنگام رفتن به بخش دراپ می‌شنوید معمولا با این ترفند و تکنیک اجرا شده اند).  یا می‌توانیم با کپی پیست و ایجاد تنظیم مجدد در برخی چیز‌ها لحظه‌ای متفاوت و یک امضای اثر منحصر به فرد خودتان را خلق کنید و در بخش بخش فضای ترک خود تفاوت‌ها را ایجاد کنید. یکی از قدرتمند ترین ابزار‌ها در میکس کردن کلید خاموش "Mute" می باشد که برای اَرنج کردن نیز ایده‌ی خوبی می‌باشد و همچنین می‌توانید با استفاده از یک افکت دیلِی بر روی یک المان ریتمیک/درام به صورت موثر در الگوی ریتمیک تغییر ایجاد کنید و فضا‌های خالی را پر کنید.

تنش صوتی

در مسائل صوتی یک آهنگ خیلی از عناصر وجود دارند که بالانس نبودنشان می‌تواند برای شنوایی ناراحت کننده، دردناک یا حتی باعث حواس پرتی باشد. اما اگر این کار برای یک مدت کوتاه از زمان استفاده شود می‌تواند تنش زا باشد. برای مثال، اگر شما تمام ترک درام را بگیرید و همه ی فرکانس‌های پایین آن را ریز ریز کنید احساس ناخوشایندی به شما دست می دهد، چون تمام تاثیرات ریتمیک را مختل کرده اید. اما اگر مدت زمان این کار کوتاه باشد شما تنش مفروض در یک آهنگ را ایجاد کرده اید، چون شنونده مشتاقانه می خواهد که دوباره فرکانس‌های پایین ریتم به حالت قبلی بازگردند. خوشبختانه این کار بسیار کار خلاقانه ای می باشد و دست شما در ایجاد تنش های صوتی با رعایت اصول و قوانین باز می‌باشد. استفاده از سمپل‌های تک و مفرد، بدون تکرار، آکورد های سر ضرب و پر قدرت در هنگام رفتن به برک ها و ابتدای ورس ها نمونه هایی از این تنش‌های صوتی می‌باشند.

تنش احساسی

تنش احساسی یک زیر مجموعه از تنش صوتی است، اما شاید کمی ظریف تر باشد. کیفیت خاصی که برای صداها وجود دارد می‌تواند تنش ایجاد کند. محدوده‌های نوای صوتی خاص و اثرات مخصوص داینامیک یک آهنگ می‌توانند باعث ایجاد تغییر در احساس یک آهنگ شوند. برای مثال گوش‌های ما به حضور دامنه‌ی طیف فرکانسی بسیار حساس هستند. دامنه ی 1 تا 4 کیلوهرتز در گوش ما به خوبی شنیده می شوند. اغراق آمیز کردن و یا محدود کردن این محدوده فرکانس می‌تواند احساس برخی صدا ها را بسیار تنش زا و هیجان انگیز کند یا موجب ایجاد رعب و وحشت شود، و بازی با خط فرکانسی برخی از ساز‌ها و داینامیک‌ها در طول یک آهنگ می‌تواند احساسات مختلفی را به شنونده ی آن آهنگ منتقل کنند. از بین بردن فرکانس‌های میانی پایین تر می‌تواند یک تاثیر مشابه را ایجاد کند. این محدوده تمایل دارد تا بر روی جنبه‌های کلی فضا سازی یک ساز زنده تاثیر بگذارد و زدودن این محدوده می‌تواند یک احساس جذاب تری ایجاد کند و با خالی کردن فضای فرکانس‌های پایین در برخی از نقاط آهنگ می‌توانید احساس سنگین و سبک بودن را در آن نقاط جاری کنید. بنابراین یک اکولایزر می تواند به یک کنترل کننده ی احساسات تبدیل شود نه فقط یک کنترل کننده ی صوت. پس شما باید در کار کردن با افکت اکولایزر مهارت های لازم را به دست آورید.

منبع دی جی سنتر : هرگونه کپی برداری پیگرد قانونی دارد.

0 دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *