اکولایز – نرمال سازی – فشرده سازی – لیمیتینگ

اکولایز – نرمال سازی – فشرده سازی – لیمیتینگ

در دسته بندی : آهنگسازی

به عنوان یک آهنگساز یا مهندس صدا، پایبند بودن به این آیین نامه ها اجتناب ناپذیر است: اکولایز، نرمال سازی، فشرده سازی و لیمیتینگ.

بین اوکولایز و نرمال سازی چه تفاوتی هست؟ ترتیب شما برای نرمال سازی، اکولایز و لیمیت چیست؟ خب در این نوشتار خواهیم گفت که هریک از این اصطلاحات چیست و برای درک بهتر چگونگی میکس و مستر ساخته هایتان مانند یک حرفه ای به شما آگاهی هایی را ارائه می‌دهیم. بنابراین..

اکولایز کردن

اکولایز کردن

همانگونه که می‌دانید، اکولایز (EQ) برای سازماندهی تن یا پاسخ فرکانسی یک سیستم صدا برای دستیابی به کیفیت صدای دلخواه می‌باشد. در مستر کردن، اکولایزر برای فراهم کردن آخرین اثرات روی میکس نهایی بکار می‌رود. اگر شما در گام میکس کردن کار خوبی با اکولایزر درنیاورده اید پس صد در صد برای فیکس کردن نهایی آن زود است.

بکارگیری اکولایزر می‌تواند به ترکیب صداها با یکدیگر کمک کند تا در هنگام میکس آنها صداهای دلخواهتان برجسته شوند.

اکولایزر مستر سه انگیزه بزرگ دارد:

  • سازماندهی لول سراسری بیس، مید و تریبل.
  • یکنواخت کردن لول سراسری صدای این سه باند فرکانسی.
  • تقویت فرکانس های برای بدست آوردن صدایی طبیعی تر.

با دقت گوش می‌دهید و تلاش می‌کنید که بر کمبود های میکس نهایی چیره شوید؟ میکستان خیلی تیره و بدون هواگیری است؟ در فرکانس های بالا تغییرات کوچکی انجام دهید. آیا صدای بیس ساب ووفر را به غر غر میاندازد؟ در آن منطقه ویرایش هایی را انجام دهید.

ببینید، ما در اینجا از همپوشانی صداها یا برجسته سازی ساز یا صدای خاصی که باید در میکس باشد سخن نمیگوییم. اکنون باید روی صدای کلی میکس تمرکز کنید.

هنگام بکار گیری اکولایزر نکته نهفته در آن بکار گیری گوشهایتان است. اگر ترک هایی که پلی می‌کنید درکنار هم بخوبی صدا می‌دهند پس اغلب آنها خوب هستند، به غریزه گوشهایتان باور داشته باشید و صدا را درخور اتاق و موقعیت خودش سازماندهی کنید.

نرمال سازی

نرمال سازی

نرمال سازی درباره سازماندهی لول پیک یا RMS به اندازه ای دلخواه است که با بکار بستن اندازه ای پایدار از گین یک ترک صوتی برای رساندن دامنه یا میانگین پیک به لول تارگت (یا همان نرمال) می‌باشد.

بازگویی من از نرمال سازی این است که لول سراسری را به اندازه ای افزایش دهیم که بلندترین پیک به 0 dBFS برسد. این باعث می‌شود تا پیوند لول بین ترک ها یا بخش های جداگانه کاملا سالم و دست نخورده بمانند.

اگر صدا به اندازه زیادی آرام باشد، به احتمال زیاد آن اندازه کم از نویز تدریجی که از فرایند نرمال‌سازی بدست آمده است با کاهش توان مورد نیاز در دامنه آنالوگ، به اندازه ای زیاد می‌شود که نمی‌شود به موزیک گوش داد. نرمال سازی همیشه پایداری بلندی صدای درک شده را بهبود نمی‌بخشد. نرمال سازی همچنین از کیفیت صدا نیز کم نمی‌کند.

فشرده سازی

فشرده سازی

یک کمپرسور معمولا کمک می‌کند تا به یک صدای بلندتر و کامل تر دست یابید بدون آنکه به لیمیت کلیپ و خرابی صدا برسید. برخی ادعا میکنند که شما نمی‌توانید کمپرسورهای کافی را بکار بگیرید اما باید از آنها بدرستی استفاده کنید.

پیشنهاد نمی‌شود که میکس سراسری را درون یک کمپرسور تک باند بفرستید، این کار معمولا باعث پمپاژ صدا می‌شود. کمپرسورها را بطور جداگانه روی کانالهای میکس خود بگذارید، بویژه روی درام ها.

پیشنهاد میکنم که دست کم از دو کمپرسور روی بخش های گوناگون درام خود استفاده کنید. من همیشه درام های فرکانس بالا را به یک کمپرسور و فرکانس پایین ها مانند تام ها و درام بیس را به یک کمپرسور دیگر می‌فرستم.

برای دریافت بهترین صدا از کمپرسور باید با آن کمی آزمایش کنید. هیچ قانونی اساسی برای بکارگیری آن نیست. اما شما باید نکات پایه درباره رفتار و واکنش کمپرسور به صدا را مطالعه کنید.

لیمیتینگ

لیمیتر یک کمپرسور با نرخ (Ratio) تنظیم شده روی یک اندازه بالا مانند ۱:۱۶ یا در برخی گزینه ها بینهایت:۱  است. این اصطلاح این را به ما می‌گوید که: نمایه موج به اندازه ولوم پیک تعریف شده توسط مقدار آستانه (Threshold) محدود یا همان لیمیت می‌شود.

شما با بکارگیری لیمیتر چند بانده می توانید لیمیتینگ روشن تری داشته باشید، اما بسیار مراقب و محتاط باشید.

کار با لیمیتر چند باند کار دشواری نیست، تنها ورودی را افزایش دهید و مترسنج های لیمیتر (معمولا در سمت راست) را نگاه کنید، R نمایانگر مترسنج کاهش گین است و S نمایانگر مترسنج کاهش اشباع (Saturation) است.

کاهش اشباع باعث ایجاد دیستروشن و کاهش گین باعث ایجاد پمپاژ می شود. سرانجام هنگامیکه گمان کردید برخی از باندها بیش از دیگر باندها تحت تاثیر قرار گرفته اند، می توانید از آستانه های جداگانه یا گین های ورودی باند برای درست کردن آنها بهره بگیرید.

کمپرسیون در برابر لیمیتینگ

خب تفاوت بین این دو در چیست؟ یک لیمیتر معمولا روی یک آستانه همیشگی تنظیم می شود و هر سیگنالی که تلاش کند از آن آستانه بگذرد، دقیقا به همان اندازه که برای نگهداری از لول از پیش تعیین شده نیاز است، آن سیگنال را به عقب می کشد.

اگر گین ورودی خیلی زیاد باشد، همه سیگنال های زیرا آستانه از جمله نویزها افزایش میابند و در موارد شدیدتر نیز همه چیز در همان ولوم باقی می مانند (از جمله نویزها).

لیمیترها کمپرسورهای سرسختی هستند که دارای Threshold پایدار و Ratio بسیار بالا مانند ۱:۱۰۰ یا بیشتر هستند.

این بدان معنی است که سیگنال ورودی باید ۱۰۰ واحد افزایش یابد تا خروجی ۱ واحد افزایش یابد. بسیاری از لیمیترها مدعی آن هستند که نسبت فشرده سازی بینهایت را ارائه می دهند اما با این حال این یک شماره احتمالی تخمینی است تا واقعی.

کمپرسور از مدارات یکسان لیمیتر استفاده می کند در حالی که برخی از کمپرسورها لول سیگنال های زیر آستانه از پیش تعیین شده را با اندازه ای از پیش تعیین شده افزایش می دهند و لول سیگنال بالای آستانه را کاهش می دهند.

اینگونه از کمپرسورها معمولا در سیستم های کاهش نویز بکار می روند و در بازپخش برای بازگرداندن بازه داینامیک اصلی از یک اکسپندر (گسترش دهنده) استفاده می کنند.

از گوشهایتان در همه مراحل استفاده کنید و هنگامی که به شما می گویند میکس خوب است آنها را باور داشته باشید. هنگامیکه روی یک میکس زیاد کار کردید استراحت کنید، اگر خسته به این کار ادامه دهید دقت احساس و شنوایی خود را از دست می دهید و اشتباه خواهید کرد.

منبع دی جی سنتر :‌ هر گونه کپی براداری پیگرد قانونی دارد.

0 دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *