10 فرمان دی جی از Jeff Mills
دی جی و آهنگساز افسانهای یعنی Jeff Mills در یک پست در فیس بوک خود نکاتی بسیار مهم برای دی جیهای نسل جدید را منتشر کرده است که ما قصد داریم آنها را با شما به اشتراک بگذاریم:
لطفا به من اجازه بدهید تا به نکات حیاتی تفسیر خودم بپردازم. به عقیدهی حرفهای من، موسیقی الکترونیک، در مقایسه با سبکهای دیگر آن طوری که برخی افراد اظهار میکنند، مجموعهای از آثار موسیقیایی خسته کننده یا گذری و دنیوی نیست و تصور اینکه که به دلیل وابستگی بیش از حد به تکنولوژی بیشتر مسیر خود را طی کرده است نیز هنوز تایید نشده است. بله، هرکسی امکان دارد موسیقی را گوش کند که دوستش نداشته باشد ، اما نام آن را میتوان سبکی از موسیقی نامید و در هر شکلی از هنر دسته بندی کرد.
این نکته را به خاطر بسپارید که در موزیک الکترونیک، مردم میتوانند خودشان را به هر روشی، در هر سطحی برای هر دلیلی که انتخاب میکنند شرح کنند و در موسیقی چیزی به عنوان درست یا اشتباه، خوب یا بد وجود ندارد. اگر شما با موسیقیهای رایج و کلاسیک مخالف هستید، شاید موسیقی الکترونیک برای شما جذاب تر باشد. شاید آن چیزی که به دنبالش میگردید در سبک دیگری اتفاق بیافتد. اگر شما به آن نقطه نظر خود دست نیابید احساس میکنید که در حال تلف کردن وقت خود میباشید.
اکنون، هنرمندانی در سبک موسیقی الکترونیک وجود دارند که در حال یادگیری این صنعت و شکل هنریاش میباشند و میخواهند دریابند چطور همانطور که در این مسیر به جلو میروند به یک موسیقیدان و هنرمند تبدیل شوند. این غیر معمول نیست و ایدهی دانستن همه چیز از ابتدا چیزی غیر واقعی است. برای هر هنرمندی که احساس میکند اکثر انتقادات به سمت کارشان سخت گیرانه و بی مورد است، این را میگویم: تنها راه ساکت کردن آنها این است که در کاری که انجام میدهید بهتر شوید. اگر شما خودتان را یک موسیقیدان میدانید، باید موسیقی زیادی را تولید کنید. اگر یک دی جی هستید، باید در برنامه ریزی پخش موسیقی استاد بشوید. اگر که نمیدانید چطور این کار را انجام دهید ادامهی این مطلب را بخوانید.
در اینجا ده نکتهای که من فکر میکنم باید به آنها توجه داشته باشید را با شما به اشتراک میگذارم:
۱- تنها بزرگنمایی اتفاقات در این صنعت میتواند بسیار آسان و سرگرم کننده باشد. من به هنرمندان سختکوش و ظاهرنما پیشنهاد میکنم که هر از چندگاهی به حرفها یا کارهایی که انجام میدهند نگاهی بیاندازند و چهارچوب خود را دوباره اسکلت بندی کنند و در عوض به دنبال کارهایی باشند که میخواهند انجام دهند. عمل کردن صدایی رساتر از صحبت کردن دارد.
۲- شروع به صحبت کردن در مورد موسیقی کنید. نه از لحاظ درست یا اشتباه بودن آن، بلکه به جای آن تلاش کنید متوجه شوید که آن هنرمند در موسیقیاش، سعی در گفتن چه حرفی دارد. اگر در درک کردن مفهوم آن موسیقی مشکل دارید، بهتر است از خودشان سوال بپرسید.
۳- صنعت موسیقی مدرن هنوز هم نسبتا جدید است. سن آن حتی به صد سال هم نرسیده است. مانند هر چیزی، اگر به آن توجه نشود، دلیلی وجود ندارد که باور کنیم آن از بین نمیرود یا به نقطهای برسد که به چیزی دیگری تبدیل شود. پس باید از چیزی که دوستش دارید مراقبت کنید.
۴- زمانی که صنعت موسیقی وجود دارد پس هنر و استعداد هنری در آن هم وجود دارد. خیلی از اوقات نمیتوان بر هر دوی اینها سلطه داشت. از نظر برخی افراد، ممکن است درک کامل هر دو سمت مدتی طول بکشد. پس بدون اینکه همیشه قضاوت کنید، فقط تماشا کنید و گوش بدهید.
۵- برخی اوقات مردم میتوانند شما را به اشتباه بیاندازند. تا زمانی که همه به صورت خودکار با یک دانش عمیق در موسیقی به دنیا نیامده باشند، این امکان وجود دارد که گروههای بزرگی از مردم بخواهند هنرمندان را زیر نظر بگیرند و زیاد از حد آنها را ارزیابی کنند. بنابراین، فقط به این دلیل که شما چیزی را باور دارید، لزوما آن را درست یا غلط نمیکند. پس مراقب چیزی که میخوانید یا میشنوید باشید و فیلتر خودتان را قوی تر و به روز تر کنید.
۶- موسیقی خوب به معنای بی نقص بودن نیست و اگر فکر میکنید که آن سلیقه و ادراک شما میباشد، این را در نظر بگیرید: زمانی که شما موسیقی را میشنوید، آن تنها درصدی از چیزی است که آن هنرمند سعی در گفتن آن داشته است. اینها، احساسات واقعی و کاملی هستند که معمولا هرگز به طور کامل به صورت نتها و آکوردها استخراج و ترجمه نمیشوند. بسیاری از نکته ها در این فرایند وجود دارد. برخی موسیقیدان ها هرگز آن را درست به کار نمیگیرند، بنابراین چطور میتوان فرض کرد آن چیزی که شما میشنوید بی نقص است؟
۷- اگرچه صنعت موسیقی همچنان در مناطق خاصی در حال تقلا و کشمکش است، این مهم است که به خاطر داشته باشید که این موسیقی خواهد بود که بیشتر در خاطر مردم میماند، نه فستیوالها یا ویدئوها یا نقد و بررسیها. سهم یک موسیقیدان در این روند بر اساس اهمیت آن سبک اندازه گیری میشود و این مهمترین چنبهای است که انسانها آن را تشخیص خواهند داد.
۸- میکس کردن موسیقی باهم چیزی نیست که یک فرد را تبدیل به دی جی کند. شناختن اینکه چطور مردم را اداره کنید، مهارتهای خاصی را در بر دارد که شامل درک جو محیط، مدیریت زمان، قضاوت خوب و مهمتر از همه، واقعیت این است که شما همیشه و هرگز نمیتوانید همهی افراد را خوشحال و راضی کنید.
۹- اهمیتی ندارد که مردم چه میگویند، چیزی به عنوان بهترین دی جی یا بهترین هنرمند وجود ندارد. این فقط برای خرج شدن پول شما به وجود آمده است.
۱۰- و در آخر، هرکسی که تصمیم گرفته است تا یک هنرمند یا یک موسیقیدان شود، تصمیم گرفته که میخواهد چیزی را به جهان و برخی فرهنگها ارائه دهد. بله، آنها همچنین میخواهند ثروتمند و مشهور هم باشند، اما روشهای سریعتر دیگری نیز برای این کار وجود دارد. درک و برداشت از چیزی که وجود دارد، نسبت به چیزی که احتمالا تصور میکنید بسیار متفاوت خواهد بود.
جف میلز.
منبع دیجی سنتر هرگونه کپی برداری پیگرد قانونی دارد.
0 دیدگاه